معجزه گر خاموش
بیشتر ما از جهانی به جهانی دیگر شبیه آن رفتیم و از یاد بردیم از کجا آمدهایم و اهمیتی هم ندادیم چه جهانی را در پیش داریم...
میتوانی تصور کنی پیش از آنکه برای نخستین بار به این اندیشه برسیم که جز زیستن؛ خوردن؛ جنگیدن و یا قدرت یافتن در دنیا هدفی بالاتر وجود دارد؛ چند زندگی را پشت سر گذاشتهایم؟!
صد زندگی را ... هزار زندگی را ...؟!
آنگاه صد سال دیگر تا بفهمیم چیزی به نام کمال (پرواز) وجود دارد و باز هم صد زندگی دیگر تا به این برسیم که هدف از زندگی، یافتن آن کمال و متجلّی کردن آن است.
پس بدیهی است جهان دیگر را بر اساس آنچه در این جهان میآموزیم، انتخاب میکنیم.
اگر چیزی نیاموزیم جهان بعدی نیز مانند همین جهان خواهد بود؛ با همان محدودیتها و مشکلات!
اما اگر به سمت کمال (پرواز و آزادی) قدم برداریم؛ به یک باره آنقدر خواهیم آموخت که نیازی نباشد هزاران بار زندگی کنیم تا به این مرحله برسیم.